۱۳۹۷ تیر ۴, دوشنبه

اسطوره ورزشی که در نهایت از دنیا رفت

آرش ایرانی
امروز عصر پنجشنبه مورخ ۱۷ خرداد ماه سال ۱۳۹۷شمسی است از مزار اسطوره ورزشی می آیم که ، به جرآت میتوان گفت : تمامی استعداد های شکوفا شده این رشته توسط او شناسایی و همگی از شاگردانش بودند. میخواهم از اسطوره ایی سخن بگویم که به قطع یقین مسبب مرگ و یتیم شدن دختر خردسالش که برای درد ودل کودکانه ، با پدر خود ، باید به سرخاکش بیاید ، بی مسئولیتی مقامات بود.
این اسطوره بدنسازی ایران ، بیت الله عباسپور است ؛ از فعل حال استفاده میکنم ؛ چون تا به امروز هیچ کسی نتوانسته به جایگاه ورزشی او برسد.
 بیت الله عباسپور متولد ۱۳۵۴ شمسی بود و فارغ التحصیل مقطع کارشناسی رشته حقوق بود ؛ در محله ایی نسبتا فقیر نشین کرج زندگی میکرد.
در سال ۱۳۷۶ به واسطه دایی خود ، با این رشته آشنا شد و با تمام سختی های زندگیش ، باگذشت ۶ ماه از تمرین مستمری که ، هر شب بعد از اتمام ساعت کاری خود بدون وقفه به باشگاه می رفت، با شرکت درمسابقات استان موفق به کسب مقام قهرمانی شد ، همین قهرمانی باعث ایجاد انگیزه در او شد و موفق شد ، تا سال ۱۳۸۵ با کسب مقام های قهرمانی متعدد  کشور، جواز حضور و تن کردن لباس تیم ملی ایران به صورت ثابت به عضویت تیم ملی در آید ؛ از همان سال به مدت پنج سال متمادی در تمامی اعزام های صورت گرفته حضور به عمل آورد که ماحصل آن پنج دوره قهرمانی و نایب قهرمانی آسیا ، سه دوره متوالی قهرمانی جهان بود ؛ در آخرین مسابقه جهانی آماتور خود ،که در تهران برگزار شد ، مجددا موفق به کسب عنوان قهرمانی در وزن خود شد و در بخش اورالی ( رقابتی است که در انتهای مسابقات بین قهرمانان ،  اوزان مختلف صورت می گیرد.) نیز موفق به کسب ، عنوان قهرمان قهرمانان یا همان اورال مسابقات شد و کارت حرفه ایی را از آن خود کرد.
تا آن زمان تنها یک نفر قبل از ایشان توانسته بود ، به این عنوان برسد که با کسب کارت حرفه ایی با ورزش حرفه ایی خود خداحافظی نمود و در تهران به شغل مربیگری در باشگاههای خود پرداخت .
بیت الله عباسپور، ورزشکاری واقعا جنگجو و با اراده بود.
باگذشت چند ماه از گرفتن کارت حرفه ایی خود و توصیه مربیان که در این مرحله به بن بست رسیدی و آخر راه این رشته در ایران است ؛ عزم خود را برای انجام کاری جزم کرد که تا قبل از آن هیچ ایرانی تجربه نکرده بود.
در اولین رقابت خود در برزیل مقامی در خور کسب نکرد ؛ از آنجایی که ما مردم ایران جزء ، ایراد گرفتن و تخریب یکدیگر کار دیگری را انجام نمی دهیم ؛ تمسخر و صحبتهایی از جانب مسئولین و مربیان دیگر آغاز شد. اما بیت الله به مسیر خود ادامه داد و شش ماه بعد در مسابقات فیبو آلمان توانست در دسته ۲۱۲ پوندی مقام قهرمانی را از آن خود کند و اولین مقام حرفه ایی در این رشته را برای ایران کسب نماید.
به این ترتیب تا اوایل سال ۱۳۹۴ به افتخارات خود افزود و می توان گفت تنها ایرانی بود که توانست در مسابقات مستر المپیا (بالاترین درجه مسابقات این رشته) ، که هر ساله حدودا در اواخر مهرماه تقویم شمسی است ، در کشور آمریکا ، شهرلاس وگاس برگزار می شود ،شرکت کند ؛ در جمعی از ورزشکاران حرفه ایی ،  که تا آن زمان از حضور ورزشکارن ایرانی در این رده اطلاعی نداشتند ، رقابت کند.
با روحیه خوب و اعتماد به نفس بالایی که داشت ، سد شکن حرفه ایی شدن دیگر ورزشکاران ایرانی شد ؛ او توانست روابط خوبی را ، با بزرگان و حتی فدراسیون حرفه ایی این رشته برقرار کند. 
یکی از سنت شکنی هایی که انجام داد با اسپانسری یکی از افراد علاقمند به این ورزش و ثروتمند ، دعوت کردن بزرگان این رشته به ایران بود. اعم از رونی کلمن آمریکایی (قهرمان ۷ دوره مستر المپیا) و ممدوح سبیاح کویتی ( عجوبه نوظهور این رشته) به همراه رییس فدراسیون بدنسازی کویت که قدرت و روابط خوبی در زمینه اسپانسرینگ مکمل ها داشت ، در اسفند ماه سال ۱۳۹۳ به ایران دعوت کرد.
با اینکار در نظر داشت علم سنتی و تجربی که در ایران بود با برگزاری سمینار ارتقا ببخشد و از حضور این بزرگان در مسابقات کشوری ، برای دیده شدن ورزشکاران ایرانی و ایجاد انگیزه پتانسیل ایرانیان را به نمایش بگذارد و فاصله ایی که به دلایل سیاسی بوجود آمده بود را از بین ببرد.
متاسفانه با رسانه ایی شدن موضوع ، عده کثیری از مربیان برجسته و پیشکسوت بدون اطلاع از روند و برنامه کار ، با تحریک رییس فدراسیون ، مخالفت شدید خود را نشان دادند و حتی بحث به شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در قالب یک مناظره کشیده شد و از همان ابتدا مصاحبه با موضوع عدم امکانات و بودجه جهت حمایت ملی پوشان در اعزامات ، سعی در تخریب و اشتباه جلوه دادن کار کردند و در انتها با کشمکش فراوان سکان برنامه را بدست گرفتند. ( جالب است به هزینه شخصی فردی علاقه مند و با ایده یک قهرمان ، مدیریت کار را از آن خود کردند.)
عباسپور به ناچار کناره گیری کرد و فقط نظاره گر کار آنان شد. بلافاصله با رسیدن رونی کلمن آمریکایی به ایران ، برای پوشش خبری سیاسی اساس و بنیان کار را تغییر دادند و تحت الحفظ از راه نرسیده او را به بهشت الزهرا قطعه شهدا بردند و گزارش خبری تهیه کردند و بدون توجه به برنامه های تدوین شده ؛ اعم از ، سمیناری که فردای آن روز بود و دو روز بعد که مسابقات کشوری برگزار میشد ، به کار خود ادامه دادند.
با اختلاف چند ساعت مهمان دیگر، ممدوح سبیاح کویتی و مقام مسئول همراهش ، به ایران رسیدند وهیچ شخصی به استقبال آنان نرفته بود و بعد از معطلی چند ساعته در فرودگاه طی تماسی که با عباسپور گرفته می شود ، شخصا به همراه اسپانسر به فرودگاه میروند و با گردشی در تهران دلجویی خود را از تاخیر و عدم استقبال از آنان را بعمل می آورند.
طبق یک منبع موثق که در روابط عمومی فدراسیون آن سال بود،(بدون توجه به انجام کارهایی که شش ماه برای آنها برنامه ریزی شده بود و نیز پرداخت حق الزحمه قهرمانان دعوت شده) طی تماس تلفنی از طرف حراست فدراسیون با شخص اسپانسر ، خواستار بازگشت ورزشکار کویتی و مقام مسئول همراه آن شدند.
این تماس با اعتراض شدید عباسپور همراه بود و تقاضای حداقل یکی از برنامه های تدوین شده در قبال هزینه پرداخت شده به مهمانان شدند وحضور آنان را در مسابقات کشوری برای معرفی ورزشکاران ایرانی و همچنین ایجاد انگیزه برای ورزشکاران جوان این رشته شد. با سیاست مسئولین ما که یکی قبول میکند و دیگری مخالفت ریاست محترم قول مساعد دادند.
مهمان آمریکایی این سفر که درحال آشنایی با ۸ سال جنگ و آرمانهای انقلاب بود ، صبح برگزاری مسابقات بعد از کسب تکلیف و قرض گرفتن این مهمان از دوستان عقیدتی به همراه مهمانان دیگر به سمت محل برگزاری مسابقات رفتند و متاسفانه از ورود این افراد برجسته ورزشی خودداری نمودند و حاصل قول مساعد ، تخریب مهمانان و میزبان بود.
با این برخورد تصمیم گرفتند که تا بیشتر از این ، وجهه ایرانی خراب نشده سفری که هدفش چیز دیگری بود را به پایان برسانند.
این مطالب گوشه ایی از خدمات و افتخارات عباسپور بود برای آشنایی بهتر شما خواننده عزیز است.

 به فاصله ۲ ماه از درگیری بیت الله عباسپور با مقامات مسئول ؛ با دردی در ناحیه شکم مواجه میشود و به بیمارستان می رود و ابتدا با انجام چند آزمایش و معاینه پزشک شیفت به تجویز قرص و شربت اکتفا میکنند .
با گذشت ، چند روز با درد شدیدتری در همان بیمارستان بستری می شود و به علت سفت شدن عضلات شکم اقدام به عمل آپاندیس میکنند با ازبین نرفتن علائم بیماری ، آزمایشات دقیق تری انجام می شود و متوجه یک بیماری نادر خونی به نام واسکولیت می شوند.( این بیماری که مکانیسم آن التهاب و تورم رگ های خونی می باشد و زمان در درمان آن بسیار مهم است.)
با تشخیص بیماری دکتر مربوطه تصمیم به عمل نواحی ملتهب شده می کند بی خبر از آنکه این کار باعث پیشروی آن میشود.
عباسپورهرچقدر پول از دوران ورزشی و قهرمانی خود کسب کرده بود را خرج آزمون و خطای درمان خود کرد.
با پیشروی این بیماری و مطلع شدن مربی آمریکایی عباسپور( دنیس جیمز) از بیماری ورزشکار خود ، خواهان نتایج آزمایشات و گزارش از وضعیت عمومی عباسپور از خانواده او شد. 
با ایمیل کردن نتایج آزمایشات بالاخره کلینیک تخصصی در آمریکا و آلمان پیدا میشود که در خصوص این بیماری تجهیزات لازم و پزشکان متخصص داراست.
طبق گزارشات داده شده توسط مربی عباسپور ، پزشکان کلینیک از زمان کم پیش رو ، برای حفظ عباسپور و سپس درمان او خبر دادند و خواستار انتقال هرچه سریعتر بیمار شدند.
به دلیل مشکلات مالی پیش آمده برای درمان ، پدر و برادر عباسپور به دیدن رییس فدراسیون میروند و با توضیح دادن شرایط خواهان کمک و همکاری برای حفظ و درمان بیت الله شدند و رییس وقت از عدم بودجه و توان مالی فدراسیون میگوید و طی نامه ایی به تمامی فدراسیونهای دیگر و وزارت ورزش در خواست جشنی به عنوان گلریزان برای جمع آوری هزینه درمان می کند.
در همین بین که خانواده عباسپور به دنبال راه چاره ایی بودند ، ازطرف فدراسیون کشور قطر ایمیلی مبنی براعلام آمادگی ارسال و درمان عباسپور باارسال هواپیمایی مجهز دراولین فرصت دریافت می کنند.
بی درنگ مسئله را با دوستان خود در میان گذاشته و هماهنگی های لازم را انجام میدهند در این بین براساس نامه نگاری روز گذشته فدراسیون به وزارت ورزش و رسانه ایی شدن بیماری عباسپور ، وزیر ورزش وقت به عیادت ایشان می آید و جویای احوال او میشود و خانواده عباسپور مشکل را مطرح و در خواست آمبولانسی مجهز برای انتقال از بیمارستان به فرودگاه میشوند.(به دلیل پخش شدن التهابات در ناحیه شکم و تعدد عمل های انجام شده ناحیه شکم بیمار را به طور کامل بخیه نزده بودند برای همین انتقال باید با مراقبت های پزشکی انجام میشد.) 
با شنیدن این مطلب وزیر محترم ، بسیار ناراحت از اینکه ورزشکار ملی کشور نباید توسط کشوری دیگر اعزام  و درمان شود و از همین رو با تماس تلفنی که با معاون اول رییس جمهور وقت به عمل میاورد قول مساعد اعزام توسط ایران و به هزینه دولت را گرفته و به خانواده عباسپور ابلاغ میکند.
خانواده عباسپور با گرفتن قول از مقام مسئول ، با ارسال ایمیلی ضمن تشکر و قدردانی از ابراز همدردی و حس انسان دوستی کشورقطر اعزام را منتفی اعلام میکند.
با گذشت ساعاتی نماینده ایی از طرف مقام مسئول برای عیادت و هماهنگی های لازم جهت اعزام حضور پیدا می کند و جویای مخارج هزینه شده تا آن لحظه می شود که با مطلع شدن از هزینه های انجام شده برای درمان ، از خانواده عباسپور تقاضا میکند ، در جشن گلریزان همان روز که مقرر شده ، شرکت نمایند تا با جمع شدن هدایا مخارج درمان جبران شود و صبحگاه روز بعد عملیات اعزام مرحوم بیت الله عباسپور انجام شود تا اینگونه هزینه های بعمل آمده جبران شود و قهرمان ملی کشور از لحاظ مالی متضرر نشود.
با اطمینان از وعده های داده شده ، توسط نماینده مقام مسئول ، در جشن گلریزان شرکت می کنند و کمک های مردمی جمع آوری شده در قالب چک بانکی و پول نقد و سکه بهار آزادی حدودا معادل هزینه های درمان میشود را ، دریافت می نمایند.
بلافاصله با اتمام مراسم جشن گلریزان برادران بیت الله به بیمارستان برمیگردند تا مقدمات لازم اعزام فردا را با کادر بیمارستان و پزشکان بخش فراهم کنند.
براساس اعلام مربی عباسپور طبق نظرات پزشکان کلینیک تخصصی اورژانسی بودن حال بیمار را به او متذکر شده بودند ، ۱۲ ساعت از برنامه اعزام قبلی عقب بودند که با شرایط حاد بیمار خیلی خطرناک بود.
با تمام امیدی که به آنها داده شده بود و همکاری خوب کادر بیمارستان و پزشکان بیمار تا صبحگاه حالت جسمانی او را حفظ کردند. ( اسطوره ورزشی کشورمون از وزن ۱۱۸ کیلوگرمی در زمان استراحت به علت تضعیف سیستم دفاعی بدنش و عمل های متعدد به وزن ۴۸ کیلوگرم رسیده بود و خیلی ضعیف شده بود.)
صبحگاه روز موعود فرا  رسید ، بیمار را آماده انتقال و اعزام کردند ، اما با گذشت چند ساعت از زمان وعده داده شده هیچ کسی حضور پیدا نکرد و حتی تماسی گرفته نشد ؛ پدر عباسپور نگران و مضطرب با شخص مسئول تماس گرفتند و اینگونه اذعان کردند که به علت یک سری کارهای اداری کمی با تاخیر انجام می شود.
با رد درخواست کمک کشور قطر جهت اعزام و درمان چاره ایی جز صبر کردن تا زمان تمدید شده نبود ؛ با گذشت ساعتی از وعده ایی که داده شده بود اوضاع جسمانی بیمار ناپایدار و دچار حمله ایی دیگر میشود و بلافاصله به اتاق عمل منتقل میشود و بعد از یک عمل طولانی خوشبختانه بار دیگر خطر رفع میشود اما به علت ضعف سیستم ایمنی بدن ، هوشیاری بیمار با دستگاه حفظ می شود و عملا اعزام به مکانی دیگر تا برگشت هوشیاری و پایدار شدن حالت عمومی بیمار امکان پذیر نبود.
گفتن تک تک این کلمات واقعا درد آور است ؛ اما متاسفانه حقیقت تلخ جامعه ماست و این ظلمی بود که به قهرمان ملی کشور و خانواده او شد. بالاخره  جنگجوی خستگی ناپذیر بدنسازی و اسطوره ایی که همیشه به فکر پیشرفت همه در کنار پیشرفت خود بود در شامگاه روز اعزام خود از بین ما رفت و هنوز با گذشت ۳ سال از فوت او هیچ کس ، نبود او را باور نمیکند .
تمامی مقامات ذیربط (قاتلین مرحوم) با کمال خونسری درمراسم ختم عباسپور با پرویی تمام شرکت کردند.
هیچ کسی هم جوابگوی تاخیر و تعلل اعزام نشد و تا به امروز نیز نبودند.
 مسئولین محترم هرساله زمان سالگرد مرحوم عباسپور را مصادف با مسابقات کشوری برگزار می کنند تا کمتر کسی از خانواده پرورش اندام شرکت کند و حتی به نشانه مقارن شدن مسابقات حاضر به نام گذاری رقابت به اسم اسطوره مرحوم نمیشوند.
در ادامه تشکر و قدر دانی از این اسطوره تعداد اندکی از چک های بانکی جشن گلریزان وصول شد و الباقی این چک ها به دلیل عدم موجودی برگشت خوردند و تمامی هزینه ها از لحظه وعده نماینده مقام مسئول که قرار بود دولت به همراه اعزام پرداخت کند را خانواده مرحوم متقبل شدند.
آری ، ما مردم مرده پرستی هستیم که حتی به وعده خود قبل از فوت یک انسان عمل نمیکنیم چه برسد به زمان حیات آن.

) در آخر اگرعکسی از ایشان نگذاشتم تنها به علت داغدار بودن بازماندگان مرحوم بود و چنانچه مایل به مشاهده کردن عکس و فیلم های مرحوم چه در ایام افتخار آفرینی و چه در زمان بیماری هستید درسایت آپارات موجود است.) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر